جدول جو
جدول جو

معنی کرکه چال - جستجوی لغت در جدول جو

کرکه چال
کارگاه پارچه بافی سنتی
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(کَ کَ)
دهی است از توابع دوهزار تنکابن مازندران. (سفرنامۀ مازندران رابینو ص 105 و ترجمه آن ص 145)
لغت نامه دهخدا
(قَ رَ)
دهی از دهستان گاودولی بخش مرکزی شهرستان مراغه واقع در 33 هزارگزی جنوب باختری مراغه و 2 هزارگزی باختر شوسۀ مراغه به میاندوآب. موقع جغرافیایی آن جلگه و معتدل مالاریایی است. سکنۀ آن 848 تن. آب آن از رود خانه مردی و قنات و چاه و محصول آن غلات، چغندر، کشمش، بادام، زردآلو. شغل اهالی زراعت و صنایع دستی آنان جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(کَ کَ رَ)
دهی است از دهستان دوهزار شهرستان شهسوار. کوهستانی و سردسیر است و 190 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
مرتعی در روستای کنوی کتول
فرهنگ گویش مازندرانی
مرتعی در حوزه ی لفور سوادکوه
فرهنگ گویش مازندرانی
از توابع کلاردشت واقع درمنطقه ی عباس آباد
فرهنگ گویش مازندرانی
مرتعی در سوادکوه
فرهنگ گویش مازندرانی
سبد مخصوص حمل مرغ
فرهنگ گویش مازندرانی
مرتعی واقع در منطقه ی کجور، از توابع دهستان خرم آباد شهرستان تنکابن
فرهنگ گویش مازندرانی
چاله هایی که جهت ذخیره ی برف برای تابستان ساخته شده باشد
فرهنگ گویش مازندرانی
مرتعی واقع در منطقه ی نوشهر
فرهنگ گویش مازندرانی
از روستاهای واقع در الستان کتول
فرهنگ گویش مازندرانی
آتشگاه، چاله ی اجاق هیزمی
فرهنگ گویش مازندرانی
از توابع کلاردشت چالوس
فرهنگ گویش مازندرانی
محل بافتن جاجیم
فرهنگ گویش مازندرانی